آیا تاکنون از خودتان پرسیدهاید از چه شخصیتی در داستانها و یا فیلمها خوشتان آمده است؟
آیا دلیلش را از خودتان پرسیدهاید؟
آیا بیشتر از شخصیت داستان خوشتان آمده یا خود داستان؟
اگر داستانی که خواندهاید شخصیت دیگری داشت، باز هم جذابیت خودش را حفظ میکرد؟
آیا همه شخصیتها برای ما جذاب هستند؟
پاسخ به این سوالات نشان میدهد که برای نوشتن داستان باید به شخصیتها اهمیت زیادی داد.
از آنجا که شخصیتپردازی یکی از اصول داستان نویسی است، باید قبل از نوشتن داستان به شخصیت آن فکر کرد.
اکنون به ابعاد مختلف شخصیتپردازی در داستان میپردازیم.
ویژگیهای ظاهری شخصیت شما چیست؟
شخصیت شما زن است یا مرد؟ بچه است؟ دختر است یا پسر؟ چند سال دارد؟ قد بلند است یا کوتاه؟ موهایش چه رنگی است؟ صاف است یا فرفری؟
طرز لباس پوشیدنش چگونه است؟
بعد از اینکه ظاهر شخصییتان را ساختید از آن برای نشان دادن خلق و خو استفاده کنید. مثلن واکنش او نسبت به ظاهرش چگونه است؟ آیا صورتش را دوست دارد؟ آیا از مدل ابروها، چشمها و بینیش خوشش میآید؟
شخصیت شما میتواند کسی باشد که مدام به فکر عمل کردن دماغش است یا کسی که بخاطر رنگ چشمها و قد بلندش به دیگران فخر میفروشد. آیا این دو نفر یکسان هستند؟ به نظرتان داستانی که میتوانید با هر کدام از این شخصیتها بنویسید یکی است؟
نوع لباس چه چیزی به ما میگوید؟
یک. مهناز لباسهای گرانقیمت میپوشد. این جمله چه اطلاعاتی به ما میدهد؟ احتمالن او پولدار است و به لباسی که میپوشد اهمیت میدهد.
دو. مریم روسریش را با کلیپس محکم میکند. مانتوی آستین بلند میپوشد. کفشش هنگام راه رفتن هیچ صدایی نمیدهد. به نظرتان مریم چه شخصیتی دارد؟
آیا خانه، سلیقه و علاقهمندی شخصیت، هویت او را بازگو میکند؟
یک. احمد در منزلش کتابخانهای کوچک دارد و روزهای تعطیل به طبیعتگردی میرود. ناهار او کنار آبشار و ساندویچ کتلت و یا کوکو بدون نوشابه است. به خاطر حضور منظم در محل کارش مورد تشویق قرار گرفته است و قصد دارد یک دوچرخه بخرد.
دو. سعید شبها تا دیر وقت بیدار و مشغول تماشای فیلم است. همیشه در کنار دستش تنقلاتی مثل پفک، چیپس و … دارد. علاقه چندانی به خوردن میوه ندارد. اکنون وزن او بالای صد کلیوگرم است. به خاطر شببیداریهای مداوم، دیر سر کار میرود و توبیخ میشود. هر وقت وارد منزل میشود لباسهایش را این طرف و آن طرف پرت میکند.
آیا به شخصیتهای احمد و سعید پی بردید؟
شخصیت شما کجا و در چه زمانی زندگی میکند؟
یک. داستان ما در زمان قاجار رخ میدهد. عبدالله فروشنده فرش است و در بازار اصفهان حجره دارد. بخاطر طرحهای زیبای فرشهایش، مشتریهای زیاد و پولداری از او خرید میکنند. بعضی از آنها در دربار نفوذ دارند و او با آنها رفیق است. گاهی در خلال صحبتهایش با مردهای درباری به اطلاعات محرمانهای دست پیدا میکند.
دو. علی یک استاد دانشگاه است و در دانشگاهی در لندن موسیقی تدریس میکند. او علاقه زیادی به آلبومهای “ریچارد کلایدرمن” دارد. بخاطر یک اتفاق، محکوم به جاسوسی میشود و چند ماهی است که در زندان بهسر میبرد. یک وکیل ایرانی برای آزادی او در تلاش است.
در دو متن بالا ما با نشان دادن زمان و مکان شخصیت، اطلاعات بیشتری به خواننده دادیم تا او بهتر بتواند با فضای داستان ارتباط برقرار کند و بقولی شخصیتمان باورپذیرتر باشد. بدیهی است زبانی که در داستان اول استفاده میشود با زبان داستان دوم متفاوت است.
زادگاه شخصیت شما کجاست؟
شاید بگویید خب محل تولد چه ربطی به داستان دارد؟
یک. زینب در خرمشهر به دنیا آمده، پدرش مفقودالاثر و برادرش در جنگ شهید شده است. مادرش به سختی او را بزرگ کرده و کمی ناراحتی اعصاب دارد. او به خاطر اینکه نمیخواهد مادرش تنها باشد دست رد به سینه خواستگارهایش میزند.
دو. سعیده متولد تهران و پدرش پزشک و مادرش استاد دانشگاه است. او از کودکی در کلاسهای پیانو شرکت کرده و هماکنون استادی ماهر است و قرار است با یوسف که آهنگساز است ازدواج کند.
در دو مثال بالا، زینب دختری است که در شرایط جنگی و با مشکلات زیادی بزرگ شده، اما سعیده موقعیت بهتر و تنشهای کمتری داشته است. پس شخصیتهای این دو نفر به خاطر محیط و شرایطی که رشد کردهاند با هم متفاوت است.
به نظرتان داستانی که شخصیت اصلی آن زینب است با داستان سعیده یکسان است؟
شغل شخصیت شما چیست؟
قطعا میدانید شغل تا حدی ویژگیهای درونی شخصیت را بروز میدهد. اینکه شخصیت شما پزشک باشد، با شخصیتی که وکیل یا کارگر است و سواد ندارد، تفاوت زیادی در داستانتان ایجاد خواهد کرد. چون تجربه زیسته و وضعیت مالی یک پزشک با یک کارگر متفاوت است. پس دنیایی که یک پزشک میسازد با یک کارگر فرق دارد. شغل پزشکی آگاهی، دانش و توانمندی به شخصیت میدهد که کارگری به شخصیت ما نمیدهد. پس به نظرتان اگر شخصیت ما قرار است به خارج از کشور برود و مسلط به زبان خارجی باشد و جاسوسی کند چه شغلی برای او مناسب است؟ پزشک باشد یا کارگر؟
یا اگر در طرح داستان، باید یک کارخانه در آتش سوزی نابود شود و سرمایه صاحب آن بر باد برود، به نظرتان شخصیت اصلی باید کارگر باشد یا پزشک؟
شخصیت شما چگونه صحبت میکند؟
ما در دنیای واقعی تا حدودی افراد را از نوع صحبت کردنشان میشناسیم. اینکه او از کلمات مودبانه یا رکیک و یا رسمی و محاورهای استفاده کند تا حدی از خودش به ما اطلاعات میدهد.
یا اگر لهجه داشته باشد، از روی لهجهاش متوجه میشویم که او اهل کجاست.
در داستان هم همینطور است. شخصیتی که ساختهایم را از طریق دیالوگ به خواننده میشناسانیم. مثلن اگر تهرانی باشد یا کرد یا متعلق به شمال یا جنوب کشور باشد، به یک صورت حرف میزند؟
در فیلم “نجلا” همه شخصیتهای بومی به زبان جنوب کشور صحبت میکنند. آنهایی هم که عراقی هستند گفتگویشان ترکیبی از زبان فارسی و عربی است. مثلن “هدایت هاشمی” که افسر حزب بعث عراق است، عربی و فارسی را در هم ادغام کرده و ما از طرز صحبت کردنش متوجه میشویم که او به مرور فارسی را یاد گرفته است.
آیا شخصیتی که ساختهاید در دنیای واقعی وجود دارد؟
فرض کنید آرش، شخصیت اصلی داستان شماست. ویژگیهای ظاهریش را چگونه ساختهاید؟ در ذهنتان؟ یا از نمونههای واقعی که در اطرافتان دیدهاید؟
اگر موهای آرش داستان شما شبیه به موهای برادرتان باشد و یا چشم و ابرویش شبیه یکی از هنرپیشهها؟
به نظرتان شخصیتی که ساختهاید باورپذیرتر نخواهد بود؟
یا اینکه او نسبت به لباسهایش حساسیت داشته باشد و همیشه لباسهایش اتو کشیده و کفشهایش واکس زده باشد. این خصوصیت را از کجا پیدا کردهاید؟ آیا شبیه اخلاق دوستتان نیست؟
شاید برایتان راحتتر باشد آرش داستانتان را از روی آدمهای دیگر بسازید، که البته در این صورت آرش شما واقعیتر به نظر خواهد آمد.
اما احتمال دارد آرش شما باعث ناراحتی آن آدمها باشد. پس بهتر است شخصیت شما مجموعه و ترکیبی از خصوصیات آدمهای دیگر باشد. نه اینکه شما یک شخصیت واقعی را با تمام خصوصیاتش در داستانتان بیاورید.
واکنش شخصیت شما نسبت به اخبار چیست؟
یک. هر وقت مادر مریم اخبار مربوط به سرطان را میشنود، چشمهایش پر از اشک میشود. چون پدرش بخاطر سرطان فوت کرده است.
دو. هر وقت امیر که یک پزشک است اخبار مربوط به سرطان را میشنود و یا میخواند لبخند میزند. چون او تلاش میکند بیماران سرطانی را نجات دهد و از اینکه راههای درمانی کشف میشوند خوشحال است.
شخصیت پلید شما چگونه است؟
این را در نظر داشته باشید که شخصیت پلید باید یک سر و گردن از شخصیت اصلی بالاتر باشد. اینجاست که کشمکش قابل توجهی بین آنها صورت میگیرد و خواننده منتظر آن است که ببیند شخصیت اصلی داستان چگونه بر شخصیت پلید غلبه میکند.
اگر شخصیت پلید ضعیفتر باشد، شخصیت اصلی آنقدر از خود مایه نمیگذارد که او را از بین ببرد و با کوچکترین عملی از سر راه برداشته میشود. به نظر شما آیا این شخصیت برای خواننده ارزشمند است؟ اصلن چرا باید خواننده وقت بگذارد و ادامه داستان را بخواند؟
انواع شخصیت پلید کدام هستند؟
– شخصیت پلید کلیشهای
این شخصیت پلید برای همه آشناست پس کلیشهایست و آوردن او در داستان برای خواننده کسلکننده است. مثلن خواننده مانند او را در زندگی، در داستان و یا در فیلم دیده است. اما نویسنده میتواند با قرار دادن ویژگی خاص برای او، شخصیت پلید را از کلیشهای بودن دور کند. به نحوی که شخصیت پلید برای خواننده ارزشی برابر و یا بیشتر از شخصیت اصلی داشته باشد.
قاسم معتاد است و زن و زندگیش را از دست داده است. او بخاطر بدست آوردن مواد مجبور میشود یک پزشک را بکشد. شاید شبیه او را زیاد دیده باشیم. حالا اگر قاسم یک ویژگی مثبت داشته باشد که در انتهای داستان خواننده برای او گریه کند چی؟ آیا شخصیت قاسم کلیشهایست؟
– شخصیت پلید غیر منتظره
این نوع شخصیت در ابتدا و میانه داستان اصلن پلید نیست. آدمی است مانند شخصیتهای دیگر و شاید هم بسیار خوب. اما در انتها خود واقعیش را نشان میدهد و خواننده درمییابد که تمام اتفاقات بد رخ داده در داستان توسط او صورت گرفته است.
اکرم خانم پیرزنی است که علاقه زیادی به بافتن قالی دارد و سرش به کار خودش است. اما اگر شخصیت پلید شما همین اکرم خانم باشد، چگونه خواننده را جذب داستانتان میکند؟
آیا شخصیت شما ایستا است؟
شخصیت داستان شما میناست. او خانهدار و دارای دو بچه است و شوهرش را در تصادف از دست میدهد. اما در پایان داستان، افکار و باورهایش هیچ تغییری نمیکنند. مینای داستان شما شخصیت ایستا دارد.
آیا شخصیت شما پویاست؟
نیره هم خانهدار و دارای دو بچه است و شوهرش را در تصادف از دست میدهد. اما در پایان داستان، باورها و اعتقاداتش زیر و رو میشود.
شما کدام یک را دوست دارید؟ مینا یا نیره؟
برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد شخصیتپردازی به کتاب “شخصیتپردازی پویا” نوشته “نانسی کرس” مراجعه کنید.
برای ثبت نام در کلاس “شخصیتپردازی” در بخش دیدگاه اعلام نمائید.
یا با ایمیل tousiz@iust.ac.ir تماس بگیرید.
4 نظر
خیلی عالی ممنون ازت
خواهش میکنم.
عالی بود 🌹
سپاس