نام کتاب: غرامت دل
نویسنده: کاظم سلطانی
تاریخ چاپ: 1399
ناشر: انتشارات ویکتورهوگو
قیمت: با تخفیف یکصد هزار تومان
نسخه چاپی: آموزشگاه ویکتور هوگو
نسخه الکترونیک: طاقچه
داستان من و کتاب:
من با آقای سلطانی کلاس داستاننویسی حضوری دارم و تاکنون هفت جلسه را با ایشان گذراندهام. به پیشنهاد خانم ترابی مدیر آموزشگاه “ویکتورهوگو” این کتاب را خواندم. کتاب داستانی عاشقانه و تاریخی دارد. در این داستان دو عشق مطرح میشود، یکی در زمان زندیه و دیگری در زمان حال. کتاب توصیفات بسیار زیبایی داشته و پر کشش است. بخش تاریخی نیز به شیوایی و روان آورده شده است. خود کتاب میتواند کلاسی از داستان نویسی باشد. اولویت من خواندن کتاب الکترونیک است، بنابراین نسخه الکترونیک داستان را از بخش طاقچه بینهایت دانلود کرده و مطالعه کردم. بخش طاقچه بینهایت مانند یک کتابخانه عمومی میماند که شما در بازه زمانی چند روزه یا یک تا چند ماهه میتوانید عضو شده و کتابهای موجود را دانلود کرده و مطالعه کنید.
چند جمله کوتاه از کتاب:
فصل اول:
فصلی از کتابم به انتها رسید. احساس خوبی یافتم. خورشید با روز وداع میکرد. خودنویس را زمین نهاده، به کنار پنجره رفتم تا چشمانداز کوههای شمال شهر را در غروبی که از راه میرسید تماشا کنم.
فصل دوم:
سه روز بعد دخترک دوباره تماس گرفت تا قرارم را یادآوری کند. قول دادم که خواهم آمد. فرصت خوبی بود از دلتنگی غروب و خستگی نگارش داستانی که همچنان ادامه داشت ساعتی خود را برهانم.
در انتهای خیابان پیچ در پیچ “باغ” که از فراز آن هنوز میشد کوههای شمیران را دید، به کوچه پهن و بنبستی رسیدم که روی قطعه کاشی محکم و آبی رنگی نام لطفعلی خان زند حک شده بود.
این را هم بخوانید:
زندگی شگفتانگیز یک پستچی تنها