به وب سایت
زهرا محقق طوسی
خوش آمدید

نام نویسنده: لیزا جنوا

نام مترجم: شهین احمدی

 

سپتامبر 2003

آلیس در اتاق خواب، پشت میز تحریرش نشست. صدای رفت و آمد جان از این اتاق به آن اتاق در طبقه پایین مانع تمرکزش می شد. باید پیش از پروازش مقاله ای را که برای مجله روان شناسی می نوشت بازخوانی میکرد، اما یک جمله را سه بار خوانده بود بدون اینکه چیزی از آن بفهمد.

 

ژانویه 2004

دکتر دیویس برای نوزدهم ژانویه به او وقت داده بود. می توانست آن را لغو کند. دلایل خوبی داشت، امتحانات هاروارد در ماه ژانویه، بعد از اینکه دانشجویان از تعطیلات برمی گشتند شروع می شد. آخرین امتحان درس “شناخت” که آلیس تدریس می کرد، در همان روز بود. حضورش در جلسه امتحان لازم نبود، اما دوست داشت از روز اول کلاس تا روز آخر با شاگردانش باشد.

 

ژوئیه 2004

جان؟ جان؟ خونه ای؟

مطمئن بود جان خانه نیست، اما این روزها مطمئن بودن از هر چیزی دیگر معنای گذشته را نداشت. او جایی رفته بود، اما آلیس به خاط نمی آورد کجا قرار بود برود، حتی نمی دانست چه وقت رفته یا قرار بوده برود. آیا رفته سر خیابان شیر یا قهوه بخرد؟ رفته یک فیلم ویدئویی کرایه کند. در این دو حالت احتمالاً تا چند دقیقه دیگر برمی گشت. ممکن هم بود به کمبریج برگشته باشد که در این صورت تا چند ساعت دیگر بر نمی گشت و شاید شب را هم در همانجا می ماند.

 

فوریه 2005

روی صندلی کنار جان، در مقابل میز دکتر دیویس ولو شد. از نظر احساسی و فکری خسته بود. در اتاق کوچک کناری، برای مدتی بسیار طولانی مورد آزمایشهای مختلف عصبی – روانی قرار گرفته بود. کلمات، اطلاعات، معانی، سوالهایی که زن مسئول آزمایشگاه از او می پرسید، همه و همه مثل حبابهای صابون بود که بچه ها، در یک روز بادی، با دمیدن در حلقه آغشته به آب و صابون به اطراف می پراکنند.

 

سپتامبر 2005

جان روی صندلی در انتهای یک میز بزرگ نشسته بود. جرعه ای از قهوه بدون شیرش را خورد. قهوه فوق العاده قوی و تلخ بود، اما اهمیتی نداشت. به خاطر مزه اش نبود که قهوه می خورد. اگر می توانست، سریعتر می خورد. اما خیلی داغ بود. باید دو تا سه قهوه دیگر می خورد تا هوشیار می شد و می توانست کار کند. همه کسانی که وارد می شدند با خودشان قهوه داشتند. جان تا یک ساعت دیگر جلسه ای نداشت.

 

نظر خودم

کتاب از نظر نگارش و ترجمه بسیار عالی بود.

 

این مطلب را برای دوستانتان ارسال کنید

‫2 نظر

  • فریبا نبی زاده گفت:

    سلام ممنون کتاب های خوبی معرفی می نمایید.

  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    شاید برایتان مفید باشد