تاریخ سفر: نوروز 95
سفر من با آژانس دالاهو بود.
ما با اتوبوس از تهران به سمت بندرعباس حرکت کردیم و فردای اون روز به بندر رسیدیم. اتوبوس ما 25 صندلی و تاشو بود. وقتی به بندر رسیدیم، از اتوبوس پیاده شده و سوار کشتی بزرگی شدیم و اتوبوس هم داخل کشتی شد.
دیدن چنین منظرهای برام بسیار جالب بود، با توجه به اینکه راننده با مهارت تموم اتوبوس رو وارد کشتی کرد و همه براش دست زدیم. حالا دیگه ما بیرون اتوبوس بودیم و سوار بر یک کشتی بزرگ بر روی آبهای خلیج فارس و در حال حرکت. البته به غیر از ما مسافران دیگهای هم در کشتی بودند. بر روی آبهای خلیج فارس
فکر کنم حدود یک ساعت بر روی آب بودیم و بعد از پیاده شدن از کشتی، سوار اتوبوس شدیم و به سمت روستای طبل رفتیم. دیگه عصر شده بود و وارد خونه ناخدا شده و مشغول خوردن ناهار شدیم. متأسفانه من ادویههایی رو که استفاده میکردند دوست نداشتم ولی چارهای نبود.
البته تعدادی از همسفرها هم مثل من بودند. برای هر وعده غذایی سفره بزرگی در حیاط پهن میشد و همسفرها و لیدرها در رسوندن ظروف و غذاها کمک میکردند که از این همکاری بین افراد، حس خوبی القاء میشد. لازمه این رو بگم که به دلیل ایام عید و تعداد زیاد مسافران، به خانمها و آقایان یک اطاق جداگانه اختصاص داده شده بود که بسیار برامون سخت بود. ما دو تا لیدر داشتیم یک خانم و یک آقا که زن و شوهر بودند. لیدر اصلی خانومه بود و شوهرش دستیار.
خوشبختانه شب دوم چند نفر از خانمها به همراه لیدر خانمی که همراهمون بود به اطاق دیگه رفتند و کمی جای ما بهتر شد. بنده خدا چند نفر از آقایون هم به همراه لیدر آقا در حیاط خوابیدند. حتی یک روز صبح وقتی ما از اطاقمون بیرون اومدیم متوجه شدیم که شب قبل بارون اومده بوده و آقایونی که در حیاط خوابیده بودند خیس شده بودند.
البته در زمانی که ما در قشم بودیم هوا بسیار گرم بود که در اطاقها و اتوبوس کولر روشن میکردند. در صورتی که در تهران هوا بسیار سرد بود. من معمولا در سفرهام هتل رو انتخاب میکنم ولی آژانسی رو که من باهاش سفر میرفتم طبیعتگردی بود و برای کم شدن هزینه سفر، برای قشم خونه محلی در نظر گرفته بود که برام خیلی سخت و اذیت کننده بود. دو تا سرویس بهداشتی در حیاط بود که مجهز به دوش شده بود و هر کی زودتر خودش رو به سرویس میرسوند موفق میشد که حمام بره و ….. و من در سفر پنج و نیم روزه ام نتونستم استحمام کنم، با توجه به اینکه هوا گرم بود و ما مرتب برای بازدید بیرون میرفتیم.
شب دوم، مسافرهای یک آژانس دیگه هم از تهران به ما اضافه شدند و حیاط حسابی شلوغ شده بود و به درخواست لیدر اون آژانس چند نفر نوازنده و خواننده محلی مشغول برگزاری مراسم شدند. داشتم میگفتم، بعد از اینکه ناهار روز اول رو در خونه ناخدا خوردیم و استراحت کردیم به سمت چاههای لافت حرکت کردیم.
چاههای لافت که به چاههای طلا هم معروفند در پشت قلعه لافت و داخل گودال کنار قلعه قرار دارند که تعداد اونها به تعداد سال کبیسه هست یعنی 366 تا و برای جمع آوری بارون استفاده میشده. قدمت این چاهها به دوران هخامنشی برمیگرده و حالا حدود 50 حلقه چاه، آب در خودشون دارند و بقیه باید لایروبی بشند. البته این موضوع مربوط به سال 95 هست. چاههای تل او لافت
روستای لافت
کروکودیل های نوپک، خزنده هایی به جا مونده از عصر دایناسورها هستند که 4 دست و پا دارند و قدرت فک و دندانشون فوق العاده است. این جانداران در آب تخم میگذارند و در خشکی زندگی میکنند. نکته دیگه اینکه، 68 دندون دارند که هر ساله میریزند و دندونهای جدید جای اونها رو میگیرند.
گفتنیه مسن ترین کروکودیل ایران با جنسیت نر در این پارک زندگی میکنه. در نوپک، دوره های آموزشی مدیریت مزرعه ، نگهداری و پرورش کروکودیل و …. انجام میشه. کلام آخر اینکه در این مجموعه فروش کروکودیل و خدمات مشاوره هم انجام میشه.
مجموعه نوپک
در اطراف قشم دره فرسایشی زیبایی وجود داره که به دلیل شکل ظاهری عجیب و وسیعی که داره به دره ستاره ها معروفه و مردم محلی معتقدند به دلیل سقوط یک ستاره از آسمون این شکلها ایجاد شده. ولی دلیل اصلی تشکیل دره، تندبادها و باران های موسمیه. اونها بر این باور هستند ک در شبها ارواح و اشباح در حال تردد هستند. در گویش محلی به این منطقه “استار اوتیده ” می گند.
گردش هوا در دره و تولید صدا باعث شده بعضیها از ورود شب هنگام به دره خودداری کنند. وجود همین داستان های خیال انگیز و شکل و شمایل صخره های این منطقه از جزیره قشم باعث شده که از دره ستاره ها یا دره ستارگان به عنوان یکی از عجایب هفتگانه قشم نام برده شه و گردشگران جزیره، بازدید از این منطقه رو هم در برنامه های خود قرار بدند.
تقریبا تمام تندیس های موجود در این دره، خاکی و به نوعی یاد آور کلوت های کویر لوته. درست مثل کویر که می شه ستاره ها رو در دست جای داد اینجا هم به هنگام شب ستاره ها نزدیک تر به نظر می رسند.دره ستارگان
در پانزده کیلومتری شهر قشم، در مسیر راهی که به منطقه باستانی خربز یا خربس و بندر سوزا منتهی میشه، یک رشته کوه طولانی وجود داره که در دل اون معماری صخره ای شگفتی قرار داره. ورود به این فضای صخره ای از طریق روزنه های غار مانندی ممکنه که تعداد اونها به نُه روزن در سه ردیف می رسه.
در ریف بالا شش، در حاشیهٔ وسط دو و در پایین یک روزن تعبیه شده .این غارها که از پدیده های کهن زمین شناختی به شمار میرند همراه با دیگر پدیده ها و کوه ها و خود جزیره قشم دنباله چین خوردگی های رشته کوه های زاگرس هستند که در هزاره های گذشته از زیر آب بیرون اومدند و به مرور زمان و بوسیله مردم محلی و به منظور کاربردهای مختلف، شکل ظاهری این غارها و دیوارههاشون تغییر پیدا کرده و مناسب نیازهاشون شده. در پشت روزنه ها، تالاری در دل صخره و سنگ حفر شده و سقف تالار مسطحه. غارهای خوربس
تنگه چاهکوه یکی ازعجیب ترین جاذبه های ژئوپارک قشم به حساب میاد که در ۷۰ کیلومتری قشم واقع شده، با دیواره هایی به ارتفاع ۱۰۰ متر که باعث شده فضایی ساکت و کم نور و گاها وهم انگیز ایجاد بشه. این آرامش در حین قدم زدن برای ماهایی که توی شهرهای شلوغ و پرترافیک زندگی میکنیم احساس بی نظیریه.
حفره ها و شیارهای این تنگه در اثر آب بارون، باد و بارشهای سیل آسا و فرسایش خاک ایجاد شدن که اشکال هندسی بسیار زیبایی رو ایجاد کردند. در ابتدای تنگه، چهار چاه دست ساز و کانال هایی برای هدایت آب حفر شده تا اهالی بتونند توی اون منطقه گرم و خشک، دسترسی به آب شیرین داشته باشند که این چاه های باستانی، جلوه ی خیلی بیشتری به این منطقه داده و به دلیل اینکه کف این تنگه بعد از هر بارندگی محل جاری شدن آب می شه، مردم محلی برای استفاده از این آب اقدام به حفر چاه در کف تنگه کردند و به همین اسم چاهکوه رو برای این تنگه انتخاب کردند. تنگه چاهکوه
دره رنگین کمان، یکی از جاذبه های دیدنی هرمزه که در جنوب غربی اون قرار داره و قسمتی از کوههای خوراکی محسوب میشه. در حین قدم زدن در این دره رنگهای زیبا و متفاوتی رو میبینید که به خاطر وجود املاح معدنی هست. از این خاکهای رنگی برای مصارف خوراکی، نقاشی و … استفاده میشه و بهترین فصل سفر به هرمز پاییز و زمستونه.دره رنگین کمان
تصاویری از جزیره هرمز
در شمال جزیره هرمز قلعه ای وجود داره که اسمش قلعه پرتغالیهاست. این قلعه در زمان صفویه زمانی که پرتغالیها تسلط کامل بر بخشهای جنوبی کشور داشتند ساخته شده و دلیل ساخت هم محافظت در برابر شورش بومیان محلی و کنترل راه بازرگانی بین هند و اروپا بوده.قلعه پرتغالیها
من و دریا در مسیر برگشت
این تصاویر متعلق به همسفران هست
نمونه ای از خاکهای رنگی هرمز که محلیها برای سوغاتی به فروش میرسوندند. همراه با سوغاتیهای دیگه در محل کارم.
3 نظر
چه سفر پرماحرایی عکسهای قشنگی گرفتید. خیلی دوست دارم برم قشم البته منم هتل رو ترجیح می دهم.😍
عکسهاتون زیبا بود…خوش باشین
ممنون دوست عزیز