تاریخ سفر: آذرماه 98
آخرین سفرم قبل از کرونا
بعضی اوقات به من میگفتند تو که خیلی از شهرها رو رفتی و دیدی، یک سفر هم به کیش برو و من میگفتم نه بابا کیش چیه فقط پاساژ و دریا و ….. تا اینکه…. من و یکی از همسفرهای خانم تصمیم گرفتیم برای چند روز تعطیلی پیش رو با تور به بوشهر بریم ولی خوب تعداد نفرات به حد نصاب نرسید و آژانس بهمون اعلام کرد که پولمون رو پس میده. بعد با خودم فکر کردم که بد نیست حالا کیش رو امتحان کنم. بعد به همسفرم پیشنهاد سفر به کیش رو دادم. چون آژانس تمام کارهای سفر رو انجام میداد. همسفرم هم گفت که چندین سال قبل کیش بوده و تمایل داره که به این سفر بره، بنابراین ما به آژانس اعلام کردیم و متصدی فروش برامون بلیط هواپیما و رزرو هتل رو انجام داد.
روز اول: ما صبح به مقصد کیش پرواز کردیم و ظهر وارد فرودگاه شدیم. تعداد زیادی ون جلوی فرودگاه منتظر بودند و هر کدوم مسافرهای چند هتل رو به مقصد میرسوند و ما هم سوار ون شدیم و بعد به هتل رسیدیم. خوب طبق قانون، اطاقها ساعت 2 تحویل داده میشن و ما زود رسیده بودیم. بنابراین به پیشنهاد هتل به رستوران مجاور که زیر نظر هتل بود و به مسافرهاش تخفیف میداد رفتیم که منظره خیلی قشنگی داشت و خیلیها برای عکس گرفتن به اون منطقه میرفتند. بعد از خوردن ناهار سبک، که البته من عاشق سوپ و سالاد هستم به سمت هتل رفتیم. غرفهای در طبقه همکف بود که بلیط گشتها رو میفروخت. من معمولا در تهران به کنسرت میرفتم و دیدم در زمانی که ما در کیش هستیم آرش و مسیح کنسرت دارند و من و همسفرم بلیط کنسرت رو خریدیم. بعد بلیط گشت کشتی و آکواریوم و ….. رو هم خریداری کردیم و برای استراحت به اطاق رفتیم چون حدود یک ساعت بعد باید برای رفتن به باغ پرندگان آماده میشدیم.
ناهار روز اول در رستوران کوه نور
فضای داخلی هتل صدف
کافی شاپ هتل صدف
بلیط خرید تفریحات
باغ پرندگان و چند جاذبه دیگه در کنار هم مجموعهای رو تشکیل میدن که ما همه رو یکجا از بخش گردشگری هتل نفری /168/000 تومن خریدیم. بیشتر پرندهها طاووس بودند که به نظر من تنوع پرندهها نسبت به باغ پرندگان تهران کمتر بود. ولی در کل محوطه زیبایی داشت.
باغ پرندگان
نمایشگاه خزندگان
نمایش دلفینها
آکواریوم
محوطه مجموعه تفریحی
مابین برنامهها وقت خالی قرار میدادند تا مراجعین بتونند از غرفههای خوراکی استفاده کنند. الان دقیقا یادم نیست چی خوردم ولی آش رشته رو مطمئن هستم و احتمال زیاد بستنی هم خوردم. چون من عاشق بستنی هستم. در یک قسمت از مسیر، قطار رنگی قرار داده بودند که گردشگران رو در جلوی اون قرار میدادند و ازشون عکس میگرفتند که ما هم این کار رو کردیم ولی در آخر کار، عکس رو نپسندیدیم و به قیمتی که گفته بودند نمیارزید. راستش من عکس دیجیتال دوست دارم و حوصله نگهداری از عکسهای کاغذی رو ندارم. بعد از اینکه تفریحات به پایان رسید ما با ونهایی که هر کدوم به سمت چند هتل میرفتند به سمت هتلمون رفتیم و بعد هم نماز و استراحت.
روز دوم: برای سوار شدن به کشتی آکواریوم به سمت اسکله رفتیم و توی صف ایستادیم. در عرشه صندلیهای پلاستیکی قرار داده شده بود و موسیقی و …. بعد ما رو پایین بردند تا از فضای شیشه ای کف کشتی ماهیها رو ببینیم که چندان جالب نبود و فکر نمیکنم کسی زیاد خوشش اومده باشه.اسکله
بعد برای خوردن ناهار به سمت هتل رفتیم و ناهار رو در رستوران یکی از هتلها خوردیم و برای استراحت به هتلمون رفتیم. تقریبا هر روز برنامه دیدن مراکز خرید رو داشتیم و الان یادم نیست که اون روز به کدوم مرکز خرید رفتیم. فکر کنم کنسرت ساعت 12 شب شروع شد و برای کنسرت به محل مورد نظر رفتیم. کنسرت در فضای باز اجرا میشد و با اینکه من در تهران هم در نمایشگاه بین المللی و هم در برج میلاد کنسرت دیده بودم، کنسرت آرش و مسیح در اون فضای باز و جلوههای ویژه خیلی هیجان انگیز بود. بعد از به پایان رسیدن کنسرت نیمههای شب بود که وارد هتل شدیم و خوابیدیم. من خیلی تعجب کرده بودم که در اون ساعت از نیمه شب شهر شلوغ و پر هیاهو بود.
نمونه ای از مراکز خرید
خوردن پیتزا در مرکز خرید
روز سوم: ما برای سوار شدن به کشتی اوستا به اسکله رفتیم که ناهار هم با تور بود. همه رو به طبقه پایین بردند و نمایش مثلا طنز اجرا کردند و ناهار هم خوردیم. در طی اجرای برنامه هر کسی که مایل بود میتونست سفارش بستنی و …. بده. وقتی ما از کشتی پیاده شدیم حس این رو داشتیم که از برنامه کشتیهای تفریحی خوشمون نیومده، بنابراین تصمیم گرفتیم با قایق موتوری جزیره رو بگردیم. در مسیر یک قایق موتوری دیدیم که دو سرنشین خانم و یک آقا داشت و طبق صحبتی که کردیم قرار شد ما دو نفر هم سوار شیم و هزینه رو تقسیم کنیم. بنابراین ما سوار شدیم و حدود نیم ساعت روی آب بودیم و این قایق سواری خیلی لذت بخش بود. قایقران ما رو تا نزدیک کشتی یونانی برد تا بتونیم عکس بگیریم. بعد به سمت مراکز خرید رفتیم و بعد هم برای استراحت به سمت هتل حرکت کردیم.
کشتی یونانی
روز چهارم: پرواز ما حدود 6 بعد از ظهر بود. بنابراین بعد از خوردن صبحانه ما اطاق رو تحویل دادیم و وسایلمون رو در انبار هتل به امانت گذاشتیم. برای آخرین بار به سمت اسکله رفتیم که هوا طوفانی بود و هیچ کشتی و قایقی در دریا نبود. ما بر روی نیمکت نشستیم و از منظره لذت بردیم و خدا رو شکر کردیم که تفریحات آبی رو به روز آخر موکول نکرده بودیم. بعد برای خوردن ناهار به رستوران کوه نور رفتیم و مشغول عکاسی از فضای بیرونی شدیم و وسایل رو برداشته و به سمت فرودگاه حرکت کردیم و یک سفر دیگه به پایان رسید.فضای بیرونی هتل صدف و رستوران کوه نور
غروب در کنار دریا
دریا در روز آخر
ناهار روز آخر در رستوران کوه نور